.
خب اوکی. راجب چیزای خوب زندگیم بنویسم. نمیدونم. میخوام بشینم سوپرنچرال ببینم. خب که چی؟ من از این چیزای به ظاهر مسخره خوشم میاد چون بهم حس خوبی میدن. نمیخوام کتابای فلسفی و مزخرف بخونم چون قبلا خوندم و دیگه برام جذاب نیستن اونقدر. نمیدونم چی برام جذابه ولی الان دارم به این نتیجه میرسم که شاید واقعا آدما اساسا برام جذاب نیستن و هیچ چیزی قرار نیس بهترش کنه. نمیدونم خب؟ نمیدونم. من نمیخوام افسرده باشم و نمیخوام شبا تا صب بیدار بمونم و نمیخوام که اینطوری مراقب خودم نباشم ولی. نمیدونم. انگار یه جایی درونم میگه خب که چی. چه فرقی میکنه. این حرفا همشون احمقانه ان.
و من باید یه شخصیت پایدار داشته باشم. باید روابط اجتماعیم خوب باشه ولی هنوز بعده این همه مدت این قضیه بهم استرس میده. اینکه پذیرفته نشم. و با هیچکس صمیمی نیستم اونقد. که بخوام راجبش بنویسم. یا نمیدونم. چرا از همه بدم میاد؟ چرا از خودم بدم میاد؟ فاک. خب. فاک.
- ۹۹/۰۸/۲۸